محل تبلیغات شما

امروز قرار بود گزارش فصل رو به استاد تحویل بدیم خیلی استرس داشتم و اعصابم هم بهم ریخته بود تمام دیروز و دیشب رو بیدار موندم که یه چیزی بنویسم فردا تحویل استاد بدم ولی هیچ کدوم از کارهام و کد های برنامه ام نتیجه ندادن صبح زودم رفتم دانشگاه تا شاید با نوید بتونیم چیزی بنویسیم استاد هم طبق معمول تاخیر داشتن و تونستیم بیشتر کار کنیم بلاخره یه چندتایی اسلاید سر هم کردیم و ساعت 12 ارائه دادم و استرسم تموم شد سعید هم که وسایلشو گذاشته بود خونه من اتاقش درست شد رفت خوابگاه منم باهاش رفتم و کمکش کردم وسایلشو برد و رفتیم آبرسان و یه دوری تو خیابونم زدیم برگشتم خونه یه چندساعتی خوابیدم شام رفتم بیرون جوجه خوردم زیاد نچسبید بهم برگشتم یکم کتاب ترجمه کردم برا سمینار و رضا اومد پیشم و دیگه نتونستم ادامه بدم الانم ساعت 3 شب مسواک زده دارو مصرف کرده تو رخت خواب دارم برنامه های فردا رو مرور میکنم تو ذهنم که دیگه نرم سمت سیگار و ساعت هفت بیدار بشم برم دانشگاه و توی آزمایشگاه روی پروژه ام که برا پترن هستش کار کنم حداقل یه نمره ای هم از اون بگیرم که مشروط نشم آخه ترم قبل مشروط شدم اگه این ترم هم مشروط بشم بی بروبرگرد اخراجم قانون کارشناسی ارشد ابنجوریه دیگه معدل زیر 14 مشروط و نمره درس زیر 12 افتاده . دیگه بسه برا امشب برم بخوابم که فردا کلی کار دارم .

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خوشنود باشی و ما رستگار

خداحافظ تا همیشه , ای همیشه در یاد

عاشقانه های بی معشوق

دیونه کسیه که عاقله

هم ,یه ,تو ,مشروط ,کار ,برا ,و ساعت ,ساعت هفت ,سیگار و ,هفت بیدار ,بیدار بشم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بیا فان باشیم almanmever Daniel's collection lesmhighworria BLΛƆKPIИK lowtuakirxe وبلاگ شخصی رضا شرافت - تدریس دروس تخصصی حسابداری لیدی باگ مرکز فروش مستقیم و بی واسطه مخازن پلی اتیلن Luis's receptions